کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

نی نی من و بابایی

عکس های آتلیه

بالاخره کیان طلا رو بردم آتلیه، یک هفته قبل از تولد یک سالگیش وااااااااااااااای که چقدر منو عمه حوری تلاش کردیم و بالا پایین پریدیم تا کیان بخنده نمیدونم چرا اون روز از دنده ی چپ بیدار شده بود پسرم به هر حال حاصل تلاشمون این شد     الهی من قربووووووووووووون اون دندونات برم عشقم که به آقای عکاس اصرار داشتم باید دندوناش حتما مشخص بشه هاااااااا ...
20 آذر 1391

ما و محرم!

سلام فردا تاسوعاست و هنوووووز ما محض رضای خدا نه یه روضه ای نه یه هیئتی نه یه عزاداری رفتیم!همش تو خونهههههههه اه اه دیگه حالم داره بد میشه هوا که بس ناجوانمردانه سرد است!!! کیان که بس ناجوانمردانه شیطون است! بابای کیان هم که جوانمردانه همش سر کار است! به دلایل مذکور نشده جایی بریم خیلی دلم میخواست واسه تاسوعا و عاشورا بندر بودم ولی خب دیگه نشد.حداقل اونجا هوا خوبه میشد بیرون از مسجد بشینیم و کیان بازی کنه یا شیطونی کنه!چقدر نقشه ها کشیده بودم که امسال برای محرم واسه کیان لباس اینجوری میخرم و پیشونی بند و شال سبز میخرم و ....مامانم هر سال ماه محرم واسه نوه هاش لباس مشکی و پیشونی بند سبز میخره ولی ما که اونجا نیستیم چی فکر می...
4 آذر 1391
1